۱۳۸۷ تیر ۳۱, دوشنبه

نيايش





اگر بندگانم بدانند كه من چقدر به ياد آنها هستم، از فرط شادي خواهند مرد
گاهي وقتا فكر ميكنم خدا اصلا وقت نداره كه بخواد ياد من باشه
ولي همين كه به خودم ميام ميفهمم نه اشتباهه
ما وقتمون واسه خدا كمه
منم كه با كاراي ديگه سر خودمو شلوغ ميكنم و واسه خدا وقت ندارم
تازه انتظار دارم كه به من توجه هم كنه وهر چي كه ميخوام هم برام رديف كنه
خيلي آدم بايد پر توقع باشه نه؟
كاش آدم به خودش بياد و ببينه داره چيكار ميكنه
ولي من با اينكه خدارو فراموش ميكنم ولي هر وقت فكر ميكنم ميفهمم نه منو خوب يادشه اگه يادش نبود همين يه ذره نوررو از خودش تو دلم نميذاشت بمونه اين معنيش اينه كه منو خوب يادشه
كاش ما هم ميتونستيم هميشه به ياد او باشيم
واقعا عجب صبري خدا دارد

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی